تاریخچه صحافی در ایران و جهان
تاریخهای زیادی را برای آغاز صنعت صحافی بر شمرده اند و گاهی حتی این تواریخ به پیش از پیدایش کتاب بر میگردد!
برای نمونه برخی، آغاز صحافی را از دوره سومریها نام میبرند که لوحهای گلی را در تاقچههای مخصوص مرتب میکردند که قابل دسترس باشند یا کوزههای مخصوصی برای نگهداری از
آنان میساختند که این مهم به نوعی صحافی تعبیر شده!
ولی هر چه هست، نقش صحافی در حفظ کتابها آنقدر هست که باعث شده کتابهای زیادی در قرنها باقی بمانند و امروزه به دست ما برسند!
صحافی واپسین مرحله از چرخه تولید کتاب است که به تعبیری بجز حفظ و نگهداری به تسهیل استفاده از آن میپردازد و نام آن از قدیم با جلدسازی عجین شده است.
صحافی را باید هنری ویژه دانست که چون بسیاری از پیشههای فرهنگی با عشق و علاقه و دانش همراه است.
هنر صحافی سالهای زیادی به صورت دستی انجام میشد تا اینکه صحافی ماشینی در اوایل قرن بیستم پا به عرصه وجود گذاشت. اختراع صنعت چاپ نوین توسط گوتنبرگ (آلمانی) در سال
1440میلادی تحول شگرفی را در حوزه تولید کتاب و سوادآموزی در جهان رقم زد و به تبع آن صحافی نیز دچار تحولات زیادی شد!
چرا که تولید کتاب به یکباره چند صد برابر شد و دیگر، صحافان منتظر کتب دستنویس نمیماندند!
البته صحافی دستی تا اکنون نیز از بین نرفته و هرگز به طور کل از رونق نیفتاده، چرا که کماکان برای مواردی خاص، مشتریهای ویژه خودش را دارد.
پیرو اختراع چاپ! پیدایش نخستین ماشینهای مجهز صحافی از 1930 در اروپا اتفاق افتاد، به صورتی که کمکم تمامی مراحل صحافی توسط ماشین انجام میگرفت. تولید و تجهیز این
ماشینها همواره در حال تکامل است و در این راستا صحافی سیمیساز نیز با تکنولوژی روز دنیا پیش میرود.
تحول مهم دیگری که در صنعت صحافی رو داد، ابداع صحافی بدون نخ موسوم به «تهچسب» است که در دهه 1950 اتفاق افتاد و به صورت ماشینی انجام میشود و جایگزین تهدوزی است.
اوایل 1960 مکانیزه شدن هر چه بیشتر و سرعت تولید زیاد کتاب از ویژگیهای صحافی مدرن است که هماکنون ماشینهایی امروزی در مدت زمان کوتاهی از آغازین مراحل صحافی تا
بستهبندی را در یک خط تولید انجام میدهند.
چرم و مقوا و فلزات گران بها برای مدتها بهترین ابزار صحافان برجسته بوده،
از مهمترین صحافیهای نفیس در اروپا در قرن نهم در كتابخانه ملي ايالت بايرن آلمان موجود است که با جواهرات تزیین شده است.
کشورهای سوئد، دانمارک، فرانسه و انگلستان هم در این حوزه کارهای نفیسی دارند.
صحافی در ایران:
از قدیم در ایران کاغذسازان هنر صحافی و برش را انجام می دادند در واقع صحافی زیرشاخه این صنعت بود که به آن ورّاقی میگفتند.
در قرن پنجم و ششم هجری و حتی پیش از آن هنر جلدسازی در اوج خود بوده و جلدهای نقاشی شده یا طلاکاری بسیاری را در این دوره میتوان دید.
در آثار قرون نخست اسلامی مطالب و توصیفات جالبی! درباره جلدهای خاص و زیبای کتابهای ایرانی به چشم میخورد که شوربختانه تنها در متون و تواریخ آن دوران به یادگار مانده و
گویی جز این چیز زیادی از حمله وحشیانه مغول بجای نمانده!
پس از آن، رد پررنگتر جلدسازی را در قرن هشتم و نهم هجری میتوان یافت. طلاکوبیهای بیمانند بر روی چرم بُز در این دوران خودنمایی میکند.
در واقع میتوان گفت طلاکاری و تزیینات جواهر بر روی جلد کتاب از فلات ایران به اروپا راه پیدا کرده و تزیینات کتب مذهبی در کلیسا را شامل شد و روحانیون مسیحی کتابهای دینی را با
جواهرات بسیار تزیین میکردند که هم اکنون در موزهها و کلیساها قابل مشاهده است.
در دوران پادشاهي شاهرخ تيموري هنر جلدسازي در خراسان بزرگ، بهويژه شهر هرات، به اوج خود رسيد و تا دوره صفوی ادامه داشت.
در دوره قاجار، صحافي تحت تاثير تغييرات اين صنعت در اروپا قرار گرفت که از این دوره هم کارهای نفیسی بر جای مانده است.
#گروه تولید محتوای نسوتک، #صحافی سیمیساز، #صحافی و مجلدگری، #ایرج افشار - #دایرهالمعارف کتابداری